شمارش سلول‌های خونی در تشخیص بیماری گال

چکیده

گال (Scabies) یکی از بیماری‌های پوستی واگیردار است که توسط مایت Sarcoptes scabiei ایجاد می‌شود و به‌ویژه در جوامع کم‌برخوردار و محیط‌های پرجمعیت شیوع بالایی دارد. تشخیص دقیق این بیماری در بسیاری از موارد چالش‌برانگیز است؛ چرا که علائم بالینی آن با برخی بیماری‌های شایع دیگر همچون درماتوفیتوز و کهیر همپوشانی دارد. در این مطالعه، با هدف یافتن ابزارهای تشخیصی ساده و کم‌هزینه، به بررسی شمارش کامل سلول‌های خونی (CBC) و نسبت‌های مشتق‌شده از آن شامل نسبت ائوزینوفیل به لنفوسیت (ELR)، نسبت مونوسیت به لنفوسیت (MLR) و سایر شاخص‌ها پرداخته شد.

این پژوهش به‌صورت گذشته‌نگر بر روی ۲۹۹۰ بیمار با تشخیص قطعی گال، درماتوفیتوز یا کهیر انجام شد. داده‌های مربوط به آزمایش CBC و پارامترهای جمعیت‌شناختی بیماران استخراج و با گروه کنترل سالم (n=1943) مقایسه گردید. نتایج نشان داد که بیماران مبتلا به گال به‌طور معناداری دارای میانگین بالاتری در شمارش گلبول‌های سفید، ائوزینوفیل، و مونوسیت بودند. همچنین شاخص ELR با حساسیت 74.85٪ و ویژگی 70.7٪ دارای بالاترین ارزش تشخیصی (AUC=0.76) برای افتراق گال از سایر بیماری‌ها بود.

این یافته‌ها نشان می‌دهد که نسبت‌های مشتق‌شده از CBC، به‌ویژه ELR و MLR، می‌توانند به‌عنوان ابزارهای کم‌هزینه و در دسترس برای کمک به تشخیص گال، به‌ویژه در جمعیت‌های آسیب‌پذیر، مورد استفاده قرار گیرند.

واژگان کلیدی: گال، شمارش سلول‌های خونی، ELR، MLR، تشخیص افتراقی، ائوزینوفیلی

مقدمه

گال یک بیماری پوستی عفونی و مسری است که عامل آن مایت انگل‌گونه Sarcoptes scabiei var. hominis می‌باشد. این انگل از طریق تماس نزدیک پوستی منتقل شده و در لایه‌های سطحی اپیدرم نفوذ کرده، منجر به بروز واکنش‌های التهابی و خارش شدید می‌شود. علائم بیماری معمولاً شامل خطوط خارش‌دار، پاپول‌های قرمز، و تشدید خارش در شب است. شیوع بیماری در شرایط اجتماعی-اقتصادی خاص مانند زندان‌ها، کمپ‌های پناهندگان، مراکز نگهداری سالمندان، و مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه، بسیار بالاست. به همین دلیل، سازمان جهانی بهداشت (WHO) گال را در فهرست بیماری‌های نادیده‌گرفته‌شده گرمسیری قرار داده است.

در کشورهایی نظیر ویتنام، هند، ایران و برخی مناطق آفریقا، گال از جمله بیماری‌های پوستی شایع به شمار می‌رود. در عین حال، شباهت علائم آن با بیماری‌هایی مانند کهیر و درماتوفیتوز (قارچ پوستی) موجب دشواری در تشخیص بالینی شده و در بسیاری از موارد منجر به درمان‌های ناصحیح یا تأخیر در مداخلات درمانی می‌شود. به‌ویژه در جمعیت‌های آسیب‌پذیر نظیر کودکان، سالمندان، یا افراد دچار سوءتغذیه، تشخیص زودهنگام نقش مهمی در کاهش عوارض و پیشگیری از انتقال دارد.

در سال‌های اخیر، استفاده از شاخص‌های ساده و غیرتهاجمی نظیر شمارش کامل سلول‌های خونی (CBC) و نسبت‌های مشتق‌شده از آن به‌عنوان نشانگرهای التهابی در بسیاری از بیماری‌ها رواج یافته است. شاخص‌هایی چون NLR (نسبت نوتروفیل به لنفوسیت)، MLR (نسبت مونوسیت به لنفوسیت)، و ELR (نسبت ائوزینوفیل به لنفوسیت) در پژوهش‌های مختلف به‌عنوان معیارهای افتراقی در عفونت‌ها و بیماری‌های التهابی معرفی شده‌اند. با توجه به پاسخ ایمنی پیچیده در گال، که شامل واکنش‌های حساسیتی نوع I و IV است، انتظار می‌رود که نسبت‌های مشتق‌شده از CBC بتوانند الگوی خاصی از پاسخ ایمنی را آشکار سازند.

در این مطالعه، با هدف ارزیابی توان تشخیصی CBC و نسبت‌های مرتبط، به بررسی آماری داده‌های مربوط به بیماران مبتلا به گال، درماتوفیتوز، و کهیر پرداخته شده و نتایج با گروه سالم مقایسه می‌گردد. فرض بر آن است که نسبت‌هایی نظیر ELR و MLR در بیماران مبتلا به گال افزایش قابل‌توجهی داشته باشند و بتوانند به‌عنوان نشانگرهای عملیاتی برای افتراق این بیماری از سایر اختلالات پوستی مشابه مورد استفاده قرار گیرند.

مروری بر پیشینه پژوهش

گال به‌عنوان یک بیماری انگلی پوستی با شیوع گسترده، به‌ویژه در کشورهای کم‌برخوردار، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران حوزه پوست و عفونت‌های انگلی قرار گرفته است. اگرچه روش‌های سنتی تشخیص همچون مشاهده مستقیم مایت یا استفاده از درموسکوپی در دسترس‌اند، اما محدودیت‌های عملی و نیاز به تجهیزات تخصصی، موجب شده است که تمایل به شناسایی ابزارهای مکمل و غیرتهاجمی در جهت تشخیص زودهنگام افزایش یابد.

شاخص‌های هماتولوژیک در بیماری‌های التهابی و عفونی

شمارش کامل سلول‌های خونی (CBC) یکی از پرکاربردترین و کم‌هزینه‌ترین آزمایش‌ها در طب بالینی است. این آزمایش نه‌تنها برای بررسی وضعیت عمومی هماتوپوئتیک، بلکه برای ردیابی روند التهابی و پاسخ ایمنی نیز کاربرد دارد. در سال‌های اخیر، توجه به نسبت‌های مشتق‌شده از پارامترهای CBC مانند نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (NLR)، نسبت مونوسیت به لنفوسیت (MLR)، و نسبت ائوزینوفیل به لنفوسیت (ELR) افزایش یافته است. این شاخص‌ها به‌عنوان ابزارهای بالقوه برای تشخیص افتراقی بیماری‌هایی چون سل، COVID-19، لوپوس، درماتیت آتوپیک، و حتی برخی سرطان‌ها بررسی شده‌اند.

مطالعات متعدد نشان داده‌اند که ELR و MLR می‌توانند بازتاب‌دهندهٔ شدت التهاب و نوع پاسخ ایمنی (سلولی یا هومورال) در بدن باشند. برای مثال، پژوهشی در زمینهٔ سل ریوی به این نتیجه رسید که MLR دارای حساسیت مناسبی در افتراق سل فعال از موارد غیرفعال است و می‌تواند روند درمان را نیز پایش کند.

پاسخ‌های ایمنی در گال

از نظر ایمنی‌شناسی، گال باعث تحریک همزمان واکنش‌های حساسیتی نوع I و نوع IV می‌شود. در مرحلهٔ ابتدایی، تماس با آنتی‌ژن‌های مایت موجب آزادسازی IgE و فعال‌سازی ماست‌سل‌ها و بازوفیل‌ها می‌شود که به آزادسازی هیستامین و بروز خارش منجر می‌گردد. به‌دنبال آن، مونوسیت‌ها و ائوزینوفیل‌ها در واکنش تاخیری نوع IV وارد بافت شده و باعث التهاب مزمن و تخریب بافتی می‌شوند. از این رو، انتظار می‌رود شاخص‌هایی مانند ELR و MLR در بیماران مبتلا به گال افزایش یابند.

مطالعات پاتولوژیک بر روی ضایعات پوستی ناشی از گال نشان داده‌اند که ائوزینوفیل‌ها، T-helper سلول‌ها، ماکروفاژها و ماست‌سل‌ها در این مناطق تجمع می‌یابند. برخی گزارش‌ها نیز بیانگر وجود ائوزینوفیلی خفیف تا شدید در موارد خاص گال مانند Crusted Scabies (گال دلمه‌ای) هستند. با این حال، تاکنون استفاده سیستماتیک از داده‌های هماتولوژیک برای تشخیص بالینی گال به‌طور گسترده مورد بررسی قرار نگرفته بود.

مقایسه با درماتوفیتوز و کهیر

درماتوفیتوز که نوعی عفونت قارچی سطحی پوست است، معمولاً با پاسخ ایمنی تاخیری سلولی همراه است. اگرچه نقش سلول‌های ایمنی ذاتی مانند نوتروفیل‌ها و ماکروفاژها در مقابله با قارچ‌ها به خوبی اثبات شده است، اما حضور ائوزینوفیلی سیستمیک در این بیماران نسبتاً نادر است. تنها یک مطالعه هندی شیوع ائوزینوفیلی را در حدود ۲۷٪ در بیماران مبتلا به درماتوفیتوز گزارش کرده است، در حالی‌که در بیشتر مطالعات دیگر این عدد بسیار پایین‌تر بوده است.

در خصوص کهیر، که به‌ویژه در فرم‌های مزمن آن، با پاسخ IgE و آزادسازی هیستامین همراه است، یافته‌های متناقضی در مورد سطح ائوزینوفیل و بازوفیل در خون محیطی گزارش شده است. برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در موارد کهیر مزمن، کاهش سطح این سلول‌ها در خون محیطی مشاهده می‌شود، که احتمالاً ناشی از مهاجرت آن‌ها به ضایعات پوستی است.

جایگاه پژوهش حاضر

بر پایه آنچه ذکر شد، پژوهش حاضر نخستین مطالعه‌ای است که به‌صورت فراگیر و آماری، پارامترهای CBC و نسبت‌های مشتق‌شده از آن را در بیماران مبتلا به گال، درماتوفیتوز، کهیر، و جمعیت سالم مورد مقایسه قرار داده است. تحلیل‌های ROC در این مطالعه، قابلیت ELR و MLR را به‌عنوان ابزارهای افتراقی مؤثر برای تشخیص گال تقویت کرده و زمینه‌ساز توسعه ابزارهای غربالگری کم‌هزینه در مناطق با دسترسی محدود به امکانات تشخیصی می‌باشد.

مواد و روش‌ها

طراحی مطالعه

این مطالعه به‌صورت گذشته‌نگر (retrospective) و تحلیلی بر روی داده‌های ثبت‌شده بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان پوست دانشگاه علوم پزشکی هانوی در سال ۲۰۲۲ انجام شد. هدف از پژوهش بررسی ارزش تشخیصی داده‌های شمارش سلول‌های خونی (CBC) و نسبت‌های مشتق‌شده از آن در افتراق گال از سایر بیماری‌های پوستی شایع همچون درماتوفیتوز و کهیر بود.

جامعه مورد مطالعه

در مجموع، ۲۹۹۰ بیمار با تشخیص قطعی یکی از سه بیماری پوستی شامل:

  • گال (n=167)
  • درماتوفیتوز (n=800)
  • کهیر (n=2023)

در این مطالعه وارد شدند. معیار ورود شامل تأیید نهایی بیماری توسط متخصص پوست از طریق آزمایش مستقیم (مانند وِت‌مانت، کشت قارچی یا درموسکوپی) و ثبت کامل داده‌های CBC در هنگام مراجعه اولیه بود. همچنین برای تعیین مقادیر مرجع و مقایسه با گروه سالم، داده‌های CBC مربوط به ۱۹۴۳ فرد سالم که در معاینات سالانه سلامت شرکت کرده بودند، مورد استفاده قرار گرفت.

معیارهای تشخیص بیماری

  • گال: تشخیص بر اساس شواهد بالینی (پاپول خارش‌دار در نواحی مشخص بدن)، و تأیید با استفاده از درموسکوپی یا مشاهده مایت در بررسی میکروسکوپی
  • درماتوفیتوز: تشخیص از طریق بررسی مستقیم با پتاس (KOH) و تأیید از طریق کشت قارچی و شناسایی مورفولوژیک
  • کهیر: تشخیص بر اساس سابقه و معاینه بالینی توسط متخصص پوست

جمع‌آوری داده‌ها

اطلاعات دموگرافیک (سن، جنسیت) و نتایج آزمایش شمارش کامل سلول‌های خونی از پرونده‌های الکترونیکی بیماران استخراج شد. خون‌گیری از بیماران در لحظه تشخیص انجام شده و تحلیل نمونه‌ها با دستگاه خودکار DxH 600 (Beckman Coulter Inc., USA) صورت گرفت.

نسبت‌های مشتق‌شده از CBC

براساس مقادیر سلول‌های خونی، نسبت‌های زیر محاسبه شدند:

نسبت خونیتعریف ریاضیتوضیح عملکردی
NLRNeutrophils / Lymphocytesشاخص پاسخ التهابی عمومی
MLRMonocytes / Lymphocytesنشانگر ایمنی سلولی مزمن
ELREosinophils / Lymphocytesشاخص واکنش آلرژیک یا انگلی
BLRBasophils / Lymphocytesمرتبط با پاسخ‌های حساسیتی نوع I
PLRPlatelets / Lymphocytesمرتبط با التهاب مزمن

محدوده‌های مرجع

مقادیر مرجع طبیعی برای جمعیت ویتنامی براساس نتایج گروه سالم به شرح زیر تعریف شدند:

پارامترمقدار مرجع
گلبول سفید > 11 G/Lلکوسیتوز
نوتروفیل > 7.7 G/Lنوتروفیلی
لنفوسیت > 4 G/Lلنفوسیتوز
مونوسیت > 0.95 G/Lمونوسیتوز
ائوزینوفیل > 0.5 G/Lائوزینوفیلی
بازوفیل > 0.15 G/Lبازوفیلی

تحلیل آماری

تحلیل‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 25 و MedCalc نسخه 20.026 انجام شد. توزیع نرمال داده‌ها با آزمون Kolmogorov–Smirnov بررسی گردید. به‌دلیل نرمال نبودن داده‌ها، مقادیر کمی به‌صورت میانه (IQR: بین چارک اول تا سوم) گزارش شد. برای مقایسه بین سه گروه، از آزمون Kruskal–Wallis استفاده شد و در صورت معنادار بودن، آزمون پس‌آزمون Dunn–Bonferroni به‌کار رفت. برای مقایسه بین هر گروه با گروه کنترل سالم، از آزمون Mann–Whitney استفاده شد.

مقادیر کیفی به‌صورت تعداد (n) و درصد (%) گزارش شده و با آزمون کای‌دو یا دقیق فیشر بررسی شدند. تحلیل ویژگی تشخیصی نسبت‌ها با استفاده از منحنی ROC انجام شد و مقدار AUC بیش از ۰.۶ به‌عنوان ارزش قابل قبول در نظر گرفته شد. تعیین نقاط برش بهینه بر اساس شاخص Youden صورت گرفت. سطح معناداری آماری کمتر از ۰.۰۵ در نظر گرفته شد.

یافته‌ها

مشخصات جمعیت مورد مطالعه

از میان ۲۹۹۰ بیمار مورد بررسی، ۱۶۷ نفر مبتلا به گال، ۸۰۰ نفر به درماتوفیتوز و ۲۰۲۳ نفر به کهیر مبتلا بودند. میانگین سنی بیماران مبتلا به گال به‌طور معناداری پایین‌تر از سایر گروه‌ها بود (میانه سنی: ۲۰ سال، IQR: ۱۴–۳۳.۷۵). همچنین در این گروه نسبت مردان ۷۷.۲٪ بود، در حالی‌که در گروه کهیر اکثریت را زنان تشکیل می‌دادند (۵۹.۷٪). این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (p < 0.001).

جدول ۱. ویژگی‌های دموگرافیک بیماران

متغیرگال (n=167)درماتوفیتوز (n=800)کهیر (n=2023)مقدار p
سن (میانه، IQR)20 (14–33.75)36 (21–50)26 (13–40)<0.001
مرد (%)77.261.340.3<0.001

مقایسه پارامترهای CBC بین گروه‌ها

در مقایسه بین گروه‌ها، بیماران مبتلا به گال دارای میانگین بالاتر گلبول سفید (WBC)، مونوسیت و ائوزینوفیل بودند (همگی با p < 0.001). همچنین نسبت‌های ELR و MLR در گروه گال نسبت به دو گروه دیگر به‌طور معناداری بیشتر بود.

جدول ۲. مقایسه پارامترهای خونی بین گروه‌های بیماری

شاخصگالدرماتوفیتوزکهیرگروه سالممقدار p
WBC (G/L)8.8 (7.3–10.6)7.758.26.88<0.001
Monocyte (G/L)0.70.60.60.49<0.001
Eosinophil (G/L)0.40.20.10.17<0.001
MLR0.2990.2490.220.201<0.001
ELR0.1510.0880.0510.069<0.001

در حالی که شمار لنفوسیت‌ها بین گروه‌ها تفاوت معناداری نداشت، درصد ائوزینوفیل و مونوسیت در بیماران گال به‌طور قابل توجهی بیشتر بود.

تحلیل ROC و تعیین نقاط برش تشخیصی

تحلیل منحنی ROC نشان داد که نسبت ELR دارای بیشترین ارزش تشخیصی برای افتراق گال از سایر بیماری‌ها با مقدار AUC معادل 0.76 بود. پس از آن MLR با AUC معادل 0.65 قرار داشت. نسبت‌های NLR و BLR دارای AUC کمتر از 0.6 بودند.

جدول ۳. عملکرد نسبت‌ها در پیش‌بینی گال (ROC Analysis)

شاخصAUCحساسیت (%)ویژگی (%)نقطه برش
ELR0.7674.8570.70.094
MLR0.6552.6973.540.295
EOS (مطلق)0.74
MON (مطلق)0.66

همچنین مقایسه مستقیم بین ELR و مقدار مطلق ائوزینوفیل و درصد آن نشان داد که ELR عملکرد بهتری در افتراق گال دارد (p < 0.02).

ائوزینوفیلی و مونوسیتوز

در میان بیماران گال، ائوزینوفیلی (بالا بودن ائوزینوفیل > 0.5 G/L) در ۲۷٪ موارد دیده شد، در حالی‌که این نسبت در درماتوفیتوز ۱۱٪ و در کهیر تنها ۴٪ بود. این تفاوت‌ها معنادار بودند (p < 0.001). همچنین مونوسیتوز در ۲۲.۲٪ از بیماران گال مشاهده شد که بالاترین میزان در میان گروه‌ها بود.

نتیجه‌گیری اولیه از یافته‌ها

بر اساس داده‌های مشاهده‌شده، نسبت ELR و سپس MLR می‌توانند به‌عنوان نشانگرهای ساده و مقرون‌به‌صرفه برای کمک به افتراق گال از سایر بیماری‌های پوستی، به‌ویژه در شرایطی که دسترسی به ابزارهای تشخیصی تخصصی محدود است، مورد استفاده قرار گیرند.

بحث و بررسی

یافته‌های این پژوهش نشان داد که بیماران مبتلا به گال دارای سطوح بالاتری از گلبول‌های سفید، مونوسیت و ائوزینوفیل در مقایسه با بیماران مبتلا به درماتوفیتوز، کهیر و افراد سالم بودند. همچنین نسبت‌های مشتق‌شده از شمارش سلول‌های خونی، به‌ویژه ELR و MLR، در گروه گال به‌طور معناداری بیشتر بود و توانستند با دقت نسبتاً خوبی این بیماری را از سایر اختلالات پوستی افتراق دهند. این یافته‌ها نه‌تنها شناخت بهتری از پاسخ ایمنی در گال فراهم می‌آورند، بلکه نشان می‌دهند که شاخص‌های CBC می‌توانند به‌عنوان ابزار تشخیصی کم‌هزینه در محیط‌های با امکانات محدود استفاده شوند.

پاسخ ایمنی در گال

گال از طریق فعال‌سازی دو مسیر اصلی ایمنی، یعنی واکنش‌های حساسیتی نوع I (فوری) و نوع IV (تاخیری)، منجر به بروز خارش و التهابات پوستی می‌شود. در مرحله نخست، تماس با آنتی‌ژن‌های مایت موجب فعال‌سازی ماست‌سل‌ها، بازوفیل‌ها و تولید IgE می‌شود که با آزادسازی هیستامین و سایر میانجی‌ها، خارش شدید را رقم می‌زند. در مرحله دوم که معمولاً چند هفته پس از آلودگی اولیه رخ می‌دهد، پاسخ سلولی با مشارکت لنفوسیت‌های T و نفوذ مونوسیت‌ها و ائوزینوفیل‌ها به پوست فعال می‌شود. این پاسخ‌های ایمنی، به‌ویژه در موارد شدیدتر بیماری، منجر به تخریب بافتی و پوسته‌ریزی می‌گردند.

افزایش شاخص ELR در بیماران گال بازتابی از حضور ائوزینوفیل‌ها در خون محیطی است که با واکنش‌های آلرژیک نوع I و حضور انگل‌ها ارتباط دارد. این افزایش، در کنار سطح نسبتاً ثابت لنفوسیت‌ها، نشان‌دهنده تعادل مختل‌شده بین پاسخ ایمنی ذاتی و تطبیقی در گال می‌باشد. از سوی دیگر، افزایش MLR می‌تواند نشانه‌ای از تحریک پاسخ ایمنی مزمن و نقش مونوسیت‌ها در پردازش آنتی‌ژن‌ها و فعال‌سازی لنفوسیت‌های T باشد.

مقایسه با سایر بیماری‌های پوستی

در حالی‌که درماتوفیتوز بیشتر با پاسخ ایمنی سلولی و التهاب موضعی در پوست همراه است، ولی در اغلب موارد منجر به ائوزینوفیلی سیستمیک نمی‌شود. در پژوهش حاضر، میزان ائوزینوفیلی در بیماران مبتلا به درماتوفیتوز تنها ۱۱٪ بود که بسیار کمتر از گروه گال گزارش شد. این موضوع با یافته‌های قبلی در سایر کشورها نیز همخوانی دارد و نشان می‌دهد که ELR می‌تواند در افتراق این دو بیماری مؤثر باشد.

در کهیر، برخلاف انتظار، سطوح پایین‌تری از ائوزینوفیل و بازوفیل در خون مشاهده شد. برخی مطالعات این پدیده را به مهاجرت این سلول‌ها به بافت‌های درگیر یا تخریب خودایمنی آن‌ها نسبت داده‌اند. یافته‌های ما نیز این نظریه را تأیید می‌کند و نشان می‌دهد که نسبت ELR در کهیر به‌طور قابل‌توجهی کمتر از گال است.

ارزش بالینی یافته‌ها

استفاده از نسبت‌هایی نظیر ELR و MLR در محیط‌های بالینی می‌تواند به‌ویژه در مناطق با دسترسی محدود به تجهیزات تشخیصی تخصصی، ارزشمند باشد. پزشک می‌تواند بر اساس نتایج CBC ساده، با حساسیت و ویژگی قابل‌قبول، احتمال گال را تشخیص داده و درمان را زودتر آغاز کند. این موضوع در کنترل اپیدمی‌ها، جلوگیری از سرایت به دیگران و کاهش عوارض بیماری اهمیت فراوان دارد.

محدودیت‌ها

از جمله محدودیت‌های پژوهش حاضر، می‌توان به فقدان داده‌های مربوط به شدت بالینی بیماری، نوع و مدت علائم، وضعیت تغذیه و ایمنی بیماران اشاره کرد. همچنین، داده‌های ایمنی سلولی دقیق (مانند بررسی زیرمجموعه‌های سلول‌های T یا B) در دسترس نبود که می‌توانست تحلیل‌های دقیق‌تری فراهم کند.

پیشنهادات برای پژوهش‌های آتی

بررسی همبستگی بین شدت بالینی گال و سطوح ELR و MLR می‌تواند در پژوهش‌های آینده مورد توجه قرار گیرد. همچنین مطالعات آینده می‌توانند نقش این شاخص‌ها را در پایش روند درمان، پیش‌بینی پاسخ به دارو، یا حتی افتراق میان گال معمولی و crusted scabies بررسی کنند.

نتیجه‌گیری

نتایج این مطالعه نشان داد که شاخص‌های ساده‌ای نظیر شمارش کامل سلول‌های خونی (CBC) و نسبت‌های مشتق‌شده از آن، به‌ویژه نسبت ائوزینوفیل به لنفوسیت (ELR) و نسبت مونوسیت به لنفوسیت (MLR)، می‌توانند نقش مؤثری در تشخیص بیماری گال ایفا کنند. افزایش معنادار این شاخص‌ها در بیماران مبتلا به گال نسبت به بیماران دارای درماتوفیتوز، کهیر و همچنین افراد سالم، بیانگر وجود پاسخ التهابی سیستمیک و ایمنی فعال در این بیماری است.

نسبت ELR با داشتن بالاترین مقدار AUC در تحلیل ROC، به‌عنوان قوی‌ترین ابزار تشخیصی در میان سایر شاخص‌ها شناسایی شد. این نسبت، با در نظر گرفتن ماهیت انگلی و حساسیتی گال، بازتاب دقیقی از شرایط ایمونولوژیک بیماران ارائه می‌دهد و می‌تواند به‌عنوان یک ابزار غربالگری مؤثر به کار گرفته شود.

استفاده از این شاخص‌های ساده و مقرون‌به‌صرفه، به‌ویژه در مناطقی که دسترسی به ابزارهای تشخیصی پیشرفته محدود است، می‌تواند به تشخیص زودهنگام، درمان سریع‌تر، و کاهش خطر انتقال گال کمک کند. بر این اساس، گنجاندن تحلیل CBC و نسبت‌های آن در الگوریتم تشخیص بالینی گال، پیشنهاد می‌شود.

در پایان، توصیه می‌شود که مطالعات آینده با در نظر گرفتن شدت بالینی، وضعیت ایمنی میزبان، و پارامترهای سلولی پیشرفته‌تر، به بررسی بیشتر کاربرد این شاخص‌ها در مدیریت و درمان گال بپردازند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *